هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ترانه جوانبخت »تقدیر
دوشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۰ ساعت 10:23 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

تقدیر

 انگار که تقدیر گفته بود
انگار که یک جا نوشته بود
آن شب که تو با من یکی شدی
آن شب که شعر من به تو از سهم زندگی
خود آمده در خلوت ما قصه ها نوشت
آن شب که تو از راز دلم باخبر شدی
از آرزوی آمدن فصل دیگری
وقتی که فقط گوش افق
از تب پرواز بشنود
وقتی که عشق، زمزمه واژه ها شود
وقتی نگاه رهگذران با غم هم آشنا شود
وقتی زلال اینه ها سهم هم شود
انگار که تقدیر گفته بود
انگار که یک جا نوشته بود
من باید از این محنت فردا به تو می گفتم